دلنوشته های من برای عشقم که دیگه نیست...



اشتباهی که هیچ وقت جبران نمی شود، از دست دادنت، اشتباهی بود که هیچ وقت جبران نمی شود، کاش میشد دوباره برگردم به روزهایی که با شنیدن صدایت، گرفتن دست هایت، تپش های قلبم، با خودش لبخندی غیر قابل وصف را تدایی می کرد برای وجود خسته ام، چه اعتراف تلخی که باید فریاد بزنم، فراموشیت برای این دل بی قرار، غیر ممکنه، با گذشت چندین سال، اندکی از حس دوست داشتنت کم نشده، احساس میکنم، زمان بعد تو برایم متوقف شده و من هنوزم، غروب که می شود، با چشمانی پر از اندوه و حسرت،
از یه جایی به بعد دیگر مجبور می شویم، سکوت کنیم و بی صدا فقط به زندگی ادامه بدهیم، چون خوب فهمیده ایم که دیگر فریاد زدن و باریدن فایده ندارد، حتی نوشتن هم نمی تواند تسکینی برای بعضی از دردها شوند، فقط کمی از شدتش می کاهد، چه دنیای عجیبی داریم، انگار تمام کسانی که دیوانه وار یکدیگر را دوست دارند، محکوم می شوند به جدایی، مجبور می شوند یک عمر با حسرت و یک زخم و غمی ابدی زندگی کنند، چطور می شود بعد تو دست دیگری را بگیرم و احساس آرامش کنم، برایم عذاب آوره دوست

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

جامعه شناسی ایران پایگاه خبری میلاد بابلسر لاکچری ترین رستوران اصفهان رضا پورکریمان پارس موزیک بزرگترین مرجع موسیقی ایران لایتنـــــــاهی نیلوفر آبی بی تی الن Mine Club پلاس کینگ | خرید پلاس قانونی 14 روزه تحویل فوری